شب پر حادثه

نا گفته های دل رهیده از غل و زنجیر

شب پر حادثه

نا گفته های دل رهیده از غل و زنجیر

دنیا انقدر کوچک و کوتاه که تو مجبوری همه خاطرات نیامده ات را با خود در خاک بگذاری...  

من نمی گذارم خاطراتم بی تجربه بمانند!

نظرات 1 + ارسال نظر
caffè nero سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:36 http://eternal.blogsky.com

این جمله دوم یک انتقام انتحاری از جمله اول بود ... !
لونا، صلابت داری زیاد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد