شب پر حادثه

نا گفته های دل رهیده از غل و زنجیر

شب پر حادثه

نا گفته های دل رهیده از غل و زنجیر

خدایا به فریادم برس آنجا که هیچ کسی به یاد دیگری نیست و والدین به فرزندان و فرزندان به والدین نیزبه یکدیگر رحم نمی کنند و هرکس تنها به نجات خویش می اندیشد ... 

مضمونی بود از دعای حضرت علی(ع)... 

ای علی جان ... ای مظلوم تر از هر مظلوم... 

در این دنیا هم کسی به یاد دیگری نیست همه به خود می اندیشند ,همه در تلاش برای نجات خود از این مرداب زندگی دست و پا می زنند اما بیشتر در آن فرو می روند و بوی کثافت می دهد هوای اینجا... 

بی تفاوت از کنار هم گذشتن هابیداد می کند, اگر آدمی گوشه ای از سرما مجسمه شده باشد کسی توجهی نمی کند ,چشم هارا غباری گرفته که با هر غسل چرک مردی بر جای مانده است ... 

می خواهم جسارت کنم ... 

خدایا ,مخلوق من! 

در این دنیا به فریادم برس,مرا از آغوشت جدا مکن,اینجا کسی مرا نمی بیند تو مرا نگاه کن ,مرا به حال خود وا مگذار ...

 

نظرات 1 + ارسال نظر
Ξ T Ξ Я N ∆ L جمعه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 23:57 http://eternal.blogsky.com

چقدر محزون بود ...
یا علی

محزون توام یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد